رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

رادین همه زندگی

تولد 3 سالگی رادینم(93/5/4)

سلام عزیزم لحظه ی ورودت به دروازه ی قلبم ولبخندشکفتنت به باغچه ی دنیا رو اول به خودم چون سراغاز حس خوشبختی من است وسپس به تو از ته دلم تبریک میگم … رادینم هزاران بار می بوسمت  راینم 3 ساله که زندگی ام را سرشار از عشق و شادی کردی ومن تمام لحظات زندگی ام با نفس تو زنده ام خنده هایت را دوست دارم چون از ته دل می خندی  وگریه هایت نمادی از معصومیت کودکانه ات است     رادینم امسال برات یه جشن تولد 3 نفره گرفتم دوست داشتم در 3 سالگیت تولد بزرگی برایت بگیرم اما حیف عزیزی رو از دست دادم و ......   چند عکس از تولد 3 نفره    ...
4 شهريور 1393

سفر به مشهد مقدس(10 خرداد 93)

رادین عزیزم  بعد از اون مریضی سخت با ترس و دلهره وامید به خدا به سفر مشهد مقدس رفتیم در این سفر با اصرار من کالسکه ات را هم بردیم که با توجه به وضعیت شما خیلی به دردمون خورد و چون سفر هم با هواپیما رفتیم در راه اذیت نشدی در این سفر بابابزرگ ومامان بزرگت هم همراه ما بودند. رادین عزیزم در حرم مطهر خودت شروع به دعا کردن کردی ونماز به سبک خودت خوندی که کلی برات کیف کردیم(قبول باشه عزیزدلم)                 20   ...
25 مرداد 1393

خاطرات نوروز 93 (همراه عکس)

رادین جون چند روز اول نوروز 93 در شهر خودمون بودیم ومشغول دید وبازدید عید وبعد از چند روز به تهران رفتیم  قصد سفر به اصفهان رو داشتیم که قسمت نشد وهمون جا خونه عمه الهام تا آخر تعطیلات موندیم وشما رو هم به باغ وحش بردیم که خیلی سرد بود اما اینقدر هیجان داشتی یرای دیدن حیوانات که سرما  برایت  مهم نبود وحسابی با دانیال کوچولو بازی کردی سیزدهم فروردین هم با عمه الهام وعمه مژگان در تهران بودیم وبعد از آن به کرمانشاه اومدیم که بقیه خاطرات و در یک پست دیگه برایت می نویسم   عکس های نوروز 93 در ادامه مطلب     ...
21 تير 1393

دوباره برگشتم(21 تیر 93)

  سلام رادین عزیزم آمدم بعد از مدت ها برایت بنویسم دراین مدت تو بزرگ شدی ومن نظاره گر تو بودم با لبخند هایت لبخند زدم وبا گریه هایت دلم خالی شد خانه ام با صدایت  پر از شور شد وکلام زیبایت  مرا به شیرین ترین لحظات زندگی ام می برد، گاهی اوقات با تمام وجودم می خواهم تو را درک کنم اما این را می دانم که  برای فهمیدن دنیای رادینم باید لطیف بود همچون  گلبرگ گل های زیبا... رادین عزیزم تو در میان آرزوهای دیروز وامروزم حضور داری ومن هر لحظه از زندگی ام را با تو زنده ام هنوز هم با چشمانت وقتی به من نگاه می کنی یک دنیا روشنی می بینم که حرف های زیادی از معصومیت کودکانه دارد و من را محو دنیای روشنت ...
21 تير 1393