رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

رادین همه زندگی

بی قراری رادین جون

1391/3/26 0:01
نویسنده : مامان و بابا
1,133 بازدید
اشتراک گذاری

سلام رادین جونم

شیرین تر از  جونم

این روزها مامانی  رو حسابی مشغول کردی اصلا گذر زمان رو احساس نمی کنم.

صبح ها اگه زودتر از من بیدار بشی سریع میای کنارم و انگشت های کوچکت رو در چشمم  فرو می کنی تا منم چشم هامو باز کنم و بعد شروع می کنی به حرف زدن و دددددد..... گفتن.

رادین بعضی وقت ها مثل روز گذشته خیلی احساس خستگی می کنم، آخه دیروز هر غذایی برات می آوردم نمی خوردی وگریه می کردی .

برایم خیلی جالب بود چون دیگه پلو  ،که خیلی دوست داشتی هم نخوردی وبی قراری می کردی اصلا دوست دوست نداشتی غذایی رو امتحان کنی تا قاشق نزدیکت  می آوردم صورتت در هم می رفت و دست هاتو تکون می دادی وگریه می کردی تنها چیزی که خوردی یکم آب طالبی وبستنی وگردو وپسته بود.

خلاصه حسابی نگرونت بودم تا اینکه امروز بهتر شدی و غذا خوردی .

فکز می کنم به خاطر دندونهاته که این قدر بی اشتها و بی قرار شدی.

پسرم قربونت برم که نمی تونی از درد دندونت چیزی به ما بگی. 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

عمه الی
29 خرداد 91 21:40
عزیزم دل مارو هم به درد آوردی نگران نباش این روزها هم میگذره و همه دندونهاش در میاد بابت این عکس خوشگل ممنون همون لحظه ایه که دل منو برد و بغلش کردم و باعث شد اشک جیگرم در بیاد
مامان نسرین
30 خرداد 91 12:44
گل قشنگم مامانی را اذیت نکنی غذاهاتو بخور تا زودتر بزرگ شی ودندونای مرواریدیت زودتر بیرون بیان وبتونی همه چی بخوری عزیز دلم
محمد امین
30 خرداد 91 12:45
رادین جون همه چی بخور تا زودتر بزرگ شی وبا هم بریم شنا ، دوچرخه سواری و کشتی بگیریم ، باشه مرد کوچک
عسل
30 خرداد 91 12:47
قربون برم غذا بخوری تا رشد کنی