رادینم بزرگ شده
امروز دومین روزی است که رادینم دیگه ظهرها شیر نمی خوره.
البته تا ساعت 3 خوابش نمی بره گاهی وقت ها گریه می کنه ، گاهی بازی می کنه وگاهی هم از دست من عصبانی می شه.
امروز یکم بهتر خوابید قبل از خواب بهت شیر پاکتی دادم که با نی شیشه ای خوردی ، در واقع بالا خره صبرم در شیر پاستوریزه خوردنت جواب داد خیلی خوشحال شدم.
اما از اینکه به من با یک حسرت کودکانه نگاه می کنی دلم می گیره اما چه می شه کرد این مساله باید باشد.
البته شبها هنوز شیر می خوری ، اون هم یواش یواش کم می کنم وبه امید خدا تا 15 شهریور به طور کامل دیگه از شیر می گیرمت.
خدایا به رادینم سلامتی و صبر بده و به من کمک کن تا وظیفه مادریم را به بهترین نحو انجام دهم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی