لحظه ديدار نزديك است
سلام پسرم،رادينم
قند عسلم
امشب آخرين شبي است كه در وجودمي وفردا قراره بياي توي بغلم.
نمي دوني چه احساسي دارم همش وجودت رو تجسم مي كنم و بهت فكر مي كنم.
امروز عصري براي پذيرش بيمارستان رفتم و دوباره صداي قلب نازنينت رو شنيدم وكلي هم ازم آزمايش گرفتند وگفتند فردا ساعت 8 صبح بايد بيمارستان باشم.
پسركم به اميد خدا فردا مي تونم لمست كنم ، احساست كنم و صورت قشنگتو ببينم واي نمي دوني بعد از 9 ماه انتظار چقدر شيرينه ، داري يواش يواش احساس مادري رو در وجودم تقويت مي كني ، حس فوق العاده زيباييه ومن بي نهايت دوستش دارم.
و از خدايم ممنونم كه يه معجزه ناز رو برام بوجود اورد تا من هم حس پر ارزش مادري رو احساس كنم.
مادري دوست دارم حسابي تا فردا مواظب خودت باش كه اينجا خيلي ها منتظرت هستند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی