رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

رادین همه زندگی

4 تا 5 ماهگی

1390/10/3 16:57
نویسنده : مامان و بابا
2,940 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام گل پسرم، قند عسلم


رادین جون خیلی وقته که از کارهایی که یاد گرفتی و دلبری هات و ... چیزی ننوشتم.
در این یک ماه سرمون حسابی شلوغ بود
راستی بعد از زدن واکسن چهار ماهگی هم یه سرما کوچیک خوردی که خیلی زود خوب شدی اما هنوز صبح ها از خواب بیدار می شی سرفه می کنی که دکترت گفت مهم نیست.
.
عمه الهام وعمه رامش اومده بودند ، من وبابایی هم پیششون خونه مادربزرگ فرخنده می رفتیم ویک شب هم ، همشون خونه ما اومدند .


رادینم ، حسابی در این مهمانی ها آقایی میکردی و آروم بودی.قربونت برم که این همه مهمان نوازی.
یه اتفاق خوب دیگه هم افتاده که الان نمی تونم اینجا بنویسم که اونم یکمی مشغولمون کرد .لبخند


رادین جونم وقتی ٤ ماه ونیم تمام شدی ، یاد گرفتی با تمام وجود جیغ بزنی ، قبلا هم جیغ می زدی اما نه اینجوری، به خصوص وقتی خوابت میاد ، تند تند پشت سر هم جیغ می زنی ، خیلی جالبه! چشمک
هر کی می شنوه خنده اش می گیره.خنده


تازگی ها وقتی یکی دیگه بغلت می کنه نگاه من می کنی و بغض می کنی ویا می زنی زیر گریه البته وقتی سر حالی خیلی خنده رو ومهربان می شی وبه هر اتفاقی در اطرافت کلی با صدای بلند می خندی.
دیگه ترست هم از پله ها از بین رفته اما همچنان از دست اندازهای خیابان می ترسی.نگران

از اینکه به شکم بخوابونمت خیلی بدت میاد و وقتی به پشت خوابیدی به پهلو ت می افتی.
در تاریخ ٢٨ آذر پیش دکترت رفتیم وزنت ٧ کیلو ١٠٠ گرم شده بود.نیشخند
وبرنامه غذایت رودکتر گفت در پایان ٥ ماهگی شروع کنم.
یه چند وقتی هم هست که بی قراری می کنی   که بزرگتر ها می گن می خوای دندون در بیاری ، چند نقطه سفید  روی لثه پایینت  مشخص شده  که شاید دندون باشه..

پسرم می دونی زمستان این فصل سرد ودوست داشتنی شروع شده ، مامانیت خیلی این روز ها رو دوست داره.( در پست بعدی می گم چرا)؟

رادین جونم فقط یک ماه تا شروع کار من مونده ، هر چند می خواهم به خاطر شما ١ ماه دیگه مرخصی بگیرم اما هر شب خواب سر کار رفتن رو می بینم آخه خیلی نگران گل پسرم هستم.

خونمون هم یه نظافت اساسی کردم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مهسا
3 دی 90 21:24
سلام آخی رادین جون مامانی می خواد بره سرکار مامانی قصه نخوری ها خواستی بگو خودم رادین رو برات نگه می دارم اخه من عاشق بچم قربون این گل پسری برم من حسابی هم تبل شده مامانی حتما برای رادین اسپند دود کنید بوسسسسسسسسس
مامان نسرین
4 دی 90 15:16
سلام : گلم گل قشنگم رادین شیرین ، حسابی آ قا و بامزه شدی ،خیلی دوستت دارم.
الهام
5 دی 90 12:45
سلام مامان خانوم
من قهرم چرا عكس رادين جون رو تو سايت نذاشتي ميرم وقتي عكساشو گذاشتي باهات آشتي ميكنم آخه نميگي من دلم براي گل پسرت تنگ شده.هزار تا بوسش كن و كم كم سعي كن يكي دو ساعت تنهاش بذاري تا هردو تاتون عادت كنيد.باي


سلام الهام جون
باشه به روي چشم
قراره از اين هفته جمعه ها از صبح دوره آموزشي برم ومجبورم رادين رو تنها بزارم
مامان ابوالفضل
5 دی 90 19:55
سلاممممممممممممم عزیزم ای جانم، چقدر شیرین کاریها یاد گرفته گل پسر، بخورمش، بوس
مامان ابوالفضل
6 دی 90 0:22
ای جانم سلام حسابی داری شیرین میشی البته گل پسری از اول هم شیرین بودی داری شیرین تر میشی بوس
نانی
6 دی 90 18:24
ناااااااااااااازی عسیسم
عسل
7 دی 90 23:06
رادین جون خیلی نازی
مامي نسيم ( مامان ملودي )
8 دی 90 8:08
عزيزم . ماشا الله خيلي ناز گل پسري . انشا الله خاطرات هزار ساله اش و بنويسي مامان مهربون .
حنا
9 دی 90 21:53
رادین رادین رادین