4 تا 5 ماهگی
سلام گل پسرم، قند عسلم
رادین جون خیلی وقته که از کارهایی که یاد گرفتی و دلبری هات و ... چیزی ننوشتم.
در این یک ماه سرمون حسابی شلوغ بود
راستی بعد از زدن واکسن چهار ماهگی هم یه سرما کوچیک خوردی که خیلی زود خوب شدی اما هنوز صبح ها از خواب بیدار می شی سرفه می کنی که دکترت گفت مهم نیست.
.
عمه الهام وعمه رامش اومده بودند ، من وبابایی هم پیششون خونه مادربزرگ فرخنده می رفتیم ویک شب هم ، همشون خونه ما اومدند .
رادینم ، حسابی در این مهمانی ها آقایی میکردی و آروم بودی.قربونت برم که این همه مهمان نوازی.
یه اتفاق خوب دیگه هم افتاده که الان نمی تونم اینجا بنویسم که اونم یکمی مشغولمون کرد .
رادین جونم وقتی ٤ ماه ونیم تمام شدی ، یاد گرفتی با تمام وجود جیغ بزنی ، قبلا هم جیغ می زدی اما نه اینجوری، به خصوص وقتی خوابت میاد ، تند تند پشت سر هم جیغ می زنی ، خیلی جالبه!
هر کی می شنوه خنده اش می گیره.
تازگی ها وقتی یکی دیگه بغلت می کنه نگاه من می کنی و بغض می کنی ویا می زنی زیر گریه البته وقتی سر حالی خیلی خنده رو ومهربان می شی وبه هر اتفاقی در اطرافت کلی با صدای بلند می خندی.
دیگه ترست هم از پله ها از بین رفته اما همچنان از دست اندازهای خیابان می ترسی.
از اینکه به شکم بخوابونمت خیلی بدت میاد و وقتی به پشت خوابیدی به پهلو ت می افتی.
در تاریخ ٢٨ آذر پیش دکترت رفتیم وزنت ٧ کیلو ١٠٠ گرم شده بود.
وبرنامه غذایت رودکتر گفت در پایان ٥ ماهگی شروع کنم.
یه چند وقتی هم هست که بی قراری می کنی که بزرگتر ها می گن می خوای دندون در بیاری ، چند نقطه سفید روی لثه پایینت مشخص شده که شاید دندون باشه..
پسرم می دونی زمستان این فصل سرد ودوست داشتنی شروع شده ، مامانیت خیلی این روز ها رو دوست داره.( در پست بعدی می گم چرا)؟
رادین جونم فقط یک ماه تا شروع کار من مونده ، هر چند می خواهم به خاطر شما ١ ماه دیگه مرخصی بگیرم اما هر شب خواب سر کار رفتن رو می بینم آخه خیلی نگران گل پسرم هستم.
خونمون هم یه نظافت اساسی کردم